وبلاگ خفت

وبلاگ خفت

وبلاگ خفت

وبلاگ خفت

وبلاگ خفت

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

 

 

دهکده تورتوک، روستای جدامانده ای که کشورش را از دست داد!

دهکده تورتوک تا سال 1971 بخشی از کشور پاکستان به شمار می‌رفت. ارتش هند در این سال طی جنگی بر سر مرزها روی خط کنترل این دهکده را اشغال کرد و هرگز آن را پس نداد. اما چرا این اتفاق افتاد؟

دهکده تورتوک

تاریخچه‌ای پرهیاهو

رسیدن به تورتوک بسیار دشوار است. این دهکده کوچک در انتهای دور دره نوبرای منطقه لاداخ در شمال هند واقع شده است و رودخانه شیوک و قله‌های مرتفع رشته‌ کوه قراقروم آن را احاطه کرده‌اند. پیرامون آن پر از قطعه‌ سنگ است و برای ورود به شهر و خروج از آن تنها یک جاده وجود دارد: مسیری ناهموار که از معابر مرتفع می‌گذرد تا به شهر لِه برسد. تاریخ پرهیاهوی دهکده آرام تورتوک حتی از منظره آن نیز جالب‌تر است؛ زیرا دهکده‌ای است که کشور خود را از دست داده است. 

دهکده تورتوک

دهکده بالتی هند

درحالی‌که دیگر قسمت‌های لاداخ بودایی هستند و تبتی‌های لاداخی در آن‌ها زندگی می‌کنند، تورتوک یک دهکده بالتی است (بالتی ها قومی از نژاد تبتی‌ها هستند که عمدتا در منطقه اسکاردوی پاکستان زندگی می‌کنند.). اهالی دهکده، مسلمان نوربخشی هستند که شاخه‌ای از گرایش صوفی در اسلام می‌باشد و به زبان بالتی (یکی از زبان‌های تبت) صحبت می‌کنند، شلوار کمیز می‌پوشند و با قوم‌ و خویش‌های خود در کشور پاکستان که 6 کیلومتر با آن‌ها فاصله دارند، نقاط مشترک بیشتری دارند. درواقع تورتوک تا سال 1971 بخشی از پاکستان بود و سپس ارتش هند طی جنگی بر سر مرزها روی خط کنترل، آن را اشغال کرد. خط کنترل خطی است که از برخی از بلندترین و ناهموارترین مناظر کوهستانی سیاره زمین می‌گذرد و این دو کشور بر سر آن اختلاف دارند. 

دهکده تورتوک

جدا شده توسط یک مرز

هند به دلیل دغدغه‌هایش درباره‌ی امنیت مرزی، هرگز این دهکده را پس نداد. آن دسته از اهالی که در روز اشغال سال 1971 به دیدن دوستانشان رفته بودند یا در قسمت دیگری از پاکستان کار می‌کردند، هرگز نتوانستند بازگردند و سال‌هاست که هند ورود و خروج به منطقه را ممنوع کرده است و آن را شدیدا کنترل می‌کند. البته ناحیه مرزی طی دهه اخیر آرام‌تر بوده است. در سال 2010 درهای دهکده تورتوک به روی گردشگران باز شدند و به افراد اجازه داده شد تا بتوانند یک دهکده و سبک زندگی منحصربه‌فرد را ببینند. اهالی بالتی از دیوارهای سنگی کوهستان کاراکورم پیرامونشان بیشترین بهره را می‌برند و در کوچه‌های سنگ‌فرش شده‌شان خانه‌های سنگی ظریف و کانال‌های آبیاری سنگی برای آب‌رسانی به مزارعشان می‌سازند. 

دهکده تورتوک

راه‌حلی هوشمندانه برای خنک کردن

تورتوک نسبت به دیگر قسمت‌های منطقه مرتفع لاداخ ارتفاع کمتری دارد و 2900 متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است. تابستان در این ارتفاع می‌تواند بسیار گرم باشد و اهالی دهکده با استفاده از سنگ‌های پیرامونشان سیستم‌های سنگی خنک‌کننده برای ذخیره غذاهایی مانند گوشت، کره و دیگر مواد غذایی فاسد شونده ساخته‌اند تا در ماه‌های گرم سال از خراب شدن آن‌ها جلوگیری کنند. طراحی این انبارهای سنگی که در زبان بالتی به آن‌ها «نانگچانگ» به معنی «خانه سرد» می‌گویند، به‌گونه‌ای است که جریان هوا از شکاف‌هایی که در آن‌ها گذاشته شده است عبور می‌کند و مواد غذایی را نسبت به دمای هوای بیرون خنک‌تر نگه می‌دارد.

دهکده تورتوک

سایه‌های سبز

درحالی‌که محصول عمده این ناحیه جو می‌باشد، زیرا از معدود دانه‌هایی است که تنها در ارتفاع رشد می‌کنند، اما ارتفاع نسبتا پایین‌تر تورتوک باعث شده است تا اهالی بالتی بتوانند گندم‌ سیاه هم بکارند. ساکنان این دهکده، تولیدکننده‌ی بخش عظیمی از زردآلو و گردوی هند نیز هستند و دهکده‌شان از این‌ جهت معروف شده است. کار زراعت این محصولات بسیار طاقت فرساست و در تمام طول سال دهکده شبیه به لحاف چندتکه‌ای از زمین‌های کاشته شده یا درو شده می‌باشد. تورتوک برخلاف دیوارهای خشک و بی‌ آب‌ و علف کوهستان قراقروم و آبدره‌های آن، یک آبادی سرسبز است. 

دهکده تورتوک

پایبند به اصول فرهنگی

علی‌رغم این‌که هند و پاکستان هنوز بر سر کشمیر با هم اختلاف دارند، اما زندگی در تورتوک با آرامش و دل‌خوشی جریان می‌یابد. کشور هند برای تمام ساکنان دهکده کارت شناسایی ملی صادر کرده است و آن‌ها پس از اشغال سال 1971 به شهروندان رسمی هند تبدیل شده‌اند. به‌تازگی نیز تلاش‌هایی برای مدرن سازی دره نوبرا صورت گرفته است؛ جاده‌های بهتری ساخته شده‌اند، خدمات سلامت بهتری ارائه می‌شوند، حمل‌ونقل بهبود یافته است و اخیراً گردشگری نیز در این ناحیه رونق پیدا کرده است. این‌ها برای تورتوک به معنی پیشرفت می‌باشند.

البته این منطقه خیلی شبیه به هند نیست. باغ‌های زردآلو، مساجد نوربخشی، خانه‌های سنگی و کانال‌های آبیاری، غذاهای سنتی بالتی مانند کیسیر (نان گندم‌سیاه) با گوشت گاومیش یا مشکات، زردآلو و خمیر گردو، و بالای، سوپی با نودل های بزرگ گندم‌سیاه، همه و همه فرهنگ دهکده را نزدیک به ریشه‌های بالتی آن نگه می‌دارند. 

دهکده تورتوک

رنگ‌های پاییزی

زیبایی این دهکده در پاییز دوچندان می‌شود؛ ردیف‌های درختان صنوبر تغییر رنگ می‌دهند و خود را از منظره سنگی اطراف متمایز می‌کنند. بااینکه دیگر دهکده‌های لاداخی موجود در دره نوبرا نیز در کارهای خود از سنگ بهره می‌گیرند، اما ساخته‌های آن‌ها به ظرافت و دقت ساخته‌های دهکده تورتوک نمی‌رسد. در منطقه‌ای که پر از زمین‌لرزه و رانش زمین است، دیوارهای سنگی بالتی مقاوم و مغرور برجای خود می‌ایستند.

دهکده تورتوک

دنیایی رو به‌ پیشرفت

اینجا مکانی است که ساکنان آن نه‌ تنها آموخته‌اند که چگونه با محیط پیرامون خشن خود هم‌زیستی داشته باشند، بلکه پیشرفت هم کرده‌اند. اهالی دهکده علی‌رغم از دست دادن کشور سابقشان نسبت به ریشه‌های فرهنگی خود وفادار مانده‌اند و اکنون‌که از سرتاسر دنیا مهمان می‌پذیرند، به دنبال آینده و پیشرفت خود می‌باشند.

تمام تصاویر توسط دیو استامبولیس گرفته شده است.

 

شعر درباره ی چشم قهوه ای

شعر زیبا چشم تو شعر

شعر سر زیبایی چشمان تو دعوا شده است

شعر چشمات از ستار

شعر در مورد چشمان سیاهم

شعری در مورد چشمان سبز

شعر در مورد دختر چشم سبز

شعر کوتاه درباره چشم سبز

شعر در مورد چشم آهویی

شعر در مورد چشم پوشی و صبر

شعر در مورد چشم عسلی ها

شعر در مورد چشمان اهو

شعر درباره چشمان عسلی

شعری در مورد چشم سبز

شعر نو درباره چشم عسلی

شعر زیبا درباره چشم عسلی

شعر در مورد چشم قهوه ایی

شعر در مورد چشمان قهوه ای

شعر در مورد چشم قهوه ای

شعری درباره چشم عسلی

شعر درباره ی چشم قهوه ای

تعبیر خواب یخچال بزرگ

تعبیر خواب خرید یخچال

تعبیر خواب یخچال کثیف

تعبیر خواب یخچال پر از خوراکی

تعبیر خواب یخچال پر از خوراکی

تعبیر خواب یخچال نو

تعبیر خواب یخچال نو

تعبیر خواب یخچال نو

تعبیر خواب یخچال خریدن

تعبیر خواب یخچال خالی

تعبیر خواب یخچال خریدن

تعبیر خواب یخچال پر از میوه

 

 

  • نعیم بازیاری

شعر در مورد آواز

شعر در مورد آواز

در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آواز برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

پیاده می شوی

پیاده که می شوی

خیال می کنی آخر راهی

آن وقت دوازده قدم ترفته

می رسی به میدان ساعت و به سایه ات

خنکای نوشابه ای تعارف می کنی و

درنگ می کنی

زیر سایه ی مشکوک چراغ زردی

که همیشه حس می کند : خطر

حالا به ساعتت نگاه کن و به این خیابا پر از پری

بعد آهسته زمزمه کن که : آهای کجایی ؟

آواز نی که شنیدی

سوار شو

تازه اول خط است

شعر در مورد آواز

خسرو، آواز خوب دارد دوست

کیست کاو نیست عاشق آواز؟

شعر در مورد آواز قو

اگرت ساز نیست سوز کجاست

ورت آواز هست کو آواز

شعر در مورد ساز و آواز

همه ز آواز خود بپرهیزند

از هم آواز خویش بگریزند

شعر درباره آواز

من به آواز چون همی خوانم

یاد گیرد ز دور باد وزان

شعر درباره ساز و آواز

آید آواز نوش ساقی او

همچو آواز پتک بر سندان

شعری درباره آواز

دوست داشتن آدم را سرسخت می کند

این را آن هایی می گویند که تو را

مدت طولانی نمی بینند

بعد یکهو با آدمی مواجه می شوند

که آن آدم قبل نیست

شیطنت هایش؛ خندیدن هایش

حالا دیگر ساکت است

آرام می خندد

حواسش بی هوا پرت می شود

و زیر لب آواز می خواند

دوست داشتن آدم را متعهد می کند

به کسی که نیست

که نمی بیند

و این اوج دیوانگیست

و این اوج دوست داشتن است

شعر اوازه خوان

اینجا دگر بیگانه ای

آواز می خواند

گاهی که گاهی نیست

خاموش می ماند

و باز می خواند

او می سراید

در حضور شب

به رنگ جویبار باغ

خونبرگ گل ها را

که می بالند فردا

از شهادتگاه عاشق ها

او می سراید

در تمام روز چون من

غربت یک قدس مهجور الاهی را

در روشنا برگ شقایق ها

او می ستاید عشق را

در روزگار قلب مصنوعی

او می ستاید صبح را

در قعر شب

با لهجه ی خورشید

در قرن بی ایمان

او می ستاید کلبه های ساده ی ده را

در روزگار آهن وسیمان

او می ستاید لاله عباسی و

شبدر را شقایق را

با گونه شان پر شرم

در ازدحام کاغذین گل های بی شرمی

که می میرند

اگر ابری ببارد نرم

اینجا چنین بیگانه ای

آواز می خواند

گاهی

خاموش می ماند

و باز می خواند

و باز می خواند

شعر در مورد آواز

برفتند گردان هندوستان

به آواز گشتند همداستان

شعر آوازه خوان در خون

سکندر سلیح گوان بازداد

به خوبی ز هرگونه آواز داد

شعر آوازه خوان ستار

عاشقان کشتگان معشوقند

برنیاید ز کشتگان آواز

شعر گربه آوازه خوان

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز

کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

متن شعر آوازه خوان در خون

پروردگار من…

اگر تکیه گاهم تو نباشی

بسیار زودتر از آنچه که در تصور آید ، فرو میریزم…

مهربانا

قلبم را آنچنان متغیر کن

که دنیا را دمی بی تو نخواهم

و بال پروازم ده تا همچون پروانه ها‌ سبکبار باشم

و ترجمان عشق تو گردم …

پروردگارا

حالم را آنچنان کن

که با آواز خروس ها تو را زمزمه کنم و در انتهای شب مست باده تو باشم

و در اثنای روز برای رضای تو

انصاف بورزم و مهربانی کنم

و بندگانت را چون نشان خلقت از تو دارند ، شایسته اکرام بدانم…

شعر در مورد آواز

گریه می آیدم از دور به آواز بلند

که ازان گریه نمی آیدم آواز به گوش

شعر بره آوازه خوان

عاشقیم که گر آواز دهی جان مرا

دوست از سینه ام آواز برآرد که منم

 

دیدن مار خاکستری بزرگ در خواب

کشتن مار خاکستری در خواب

مار خاکستری در خواب نشانه چیست

مار خاکستری در خواب

دیدن مار خاکستری در خواب

تعبیر خواب دیدن مار خاکستری در خانه

تعبیر خواب مار خاکستری چیست

تعبیر خواب مار خاکستری خیلی بزرگ

تعبیر خواب مار خاکستری در خانه

تعبیر خواب مار خاکستری در خانه

تعبیر خواب مار خاکستری

تعبیر خواب دیدن مار خاکستری

تعبیر خواب مار خاکستری سفید

تعبیر خواب مار خاکستری خالدار

تعبیر خواب مار خاکستری و سیاه

نیش زدن مار خاکستری در خواب

تعبیر خواب دیدن مار خاکستری

تعبیر دیدن مار خاکستری در خواب

تعبیر خواب دیدن مار خاکستری در خانه

تعبیر دیدن مار خاکستری رنگ در خواب

تعبیر خواب مار خاکستری و سفید

تعبیر خواب مار زنگی خاکستری

تعبیر خواب دیدن مار خاکستری رنگ

تعبیر دیدن مار خاکستری در خواب

 

 

 

  • نعیم بازیاری